محدثه جونمحدثه جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره

محدثه؛فرشته کوچولوی ما

یک روز شاد در هوای بهاری

دختر گلم محدثه جونی توی یک روز بهاری خوب به همراه فاطمه جون و عرفان و لیلاجون رفتیم به یک شهر بازی و کلی شما با دختر عمو و پسر عمو جان بازی و شادی کردی ایشالله که همیشه شاد و خوشحال باشی عشق مامان. اولش رفتیم قسمت دریاچه و کلی قایق سواری کردیم بعدشم رفتیم چرخ و فلک که شما اولین بار بود که چرخ و فلک سوار میشدی من هم همراه شما بچه ها سوار شدم.و شما دختر گلم خیلی بهت حال داد و اصلا نترسیدی. و بعدشم قطار سواری و کلی بازی های جور وا جور که خیلی به شما خوش گذشت عزیز دلم. ...
30 فروردين 1395

سفرنامه شمال 9

دختر گلم محدثه جونی امسال هم تعطیلات عید رو تصمیم گرفتیم که به شمال سفر کنیم ولی این دفعه اول عید و رفتیم برخلاف سالهای قبل که نزدیک سیزده بدر میرفتیم.روز دوم عید حرکت کردیم و ششم عید برگشتم.بابا محمود یه ویلای خیلی شیک و تمیز کنار دریا توی جویبار از یک ماهه قبل رزو کرده بود که به اتفاق بابا حاجی و مامان جون و دایی جونی و خاله فاطمه ونیکا جونی رفتیم خیلی خوش گذشت مخصوصا به شما و نیکا جونی که حسابی کیف کردین. دو روز اول هوا بارونی بود ولی بعدش هوا عاالی شد.خیلی خیلی سفر خوبی بود.حالا بقیه شرح ماجرای سفر رو با عکس برات توضیح میدم. قربون عشقم برم با ژستای خوشگلش برای دیدن بقیه عکسا بفرمایید ادامه مطلب: در راه ...
7 فروردين 1395

آخرین روزهای پایانی سال 94

دختر گلم محدثه جونی الان که این مطلب و برات مینوسیم ساعت حدود 2 بامداد هست و ایشالله ساعت 8 صبح سال تحویل میشه و الان شما دختر گلم در خواب ناز ناز هستی. عزیزم سالی که گذشت سال خوبی بود برای ما یه جورایی من میگم سال امام رضایی بود چون چهار دفعه امام رضا ما رو به حرم زیبایش دعوت کرد از خدا میخوام که ایشالله در سال جدید هم همینطور و بیشتر باشه.نمیدونم چرا خود به خودآمد تو ذهنم که حرم امام رضا را برات بنویسم ایشالله خود امام رضا همیشه نگهدارت باشه گلم. و اما بگم که شما عشق مامان از خونه تکونی بگیر تا خرید و چیدن سفره هفت سین و همه ی اینکارا به مامانی کمک کردی عزیزم و خیلی دوست داشتی که زودتر عید بیاد همش به مامانی میگفتی چند تا...
1 فروردين 1395
1